«آموزش و پرورش» یا «تعلیم و تربیت» (به انگلیسی: education) دارای مفهوم و کاربردی گسترده و پیچیده، و در نتیجه مبهم است. در تعریف این مفهوم، نه تنها میان مردم عادی، بلکه میان صاحبنظران تعلیم و تربیت هم اختلافنظر وجود دارد. همچنین مفاهیمی مانند سوادآموزی، کارآموزی، بارآوردن، پروردن، تأدیب، اجتماعی کردن، و ... نیز جزئی از «آموزش و پرورش» محسوب میشوند یا با آن همپوشی دارند. تاکنون تعریف واحد یا جامع و مانعی از «آموزش و پرورش» به دست نیامده است و اهل نظر، هر یک بر پایه تفکرات و تجربیات خود، تعریفی از آن ارائه دادهاند. دربارهٔ مفهوم «آموزش و پرورش» باید در نظر داشت که «آموزش و پرورش» منحصر به افراد، زمان، مکان، یا عمل خاصی نیست. یعنی بهطور مشخص «آموزش و پرورش» منحصر به مدرسه، کودکان، یا آموزش دروس خاصی نیست، بلکه «آموزش و پرورش» برای همه، و در هر زمانی (ز گهواره تا گور) و هر مکانی است. نخستین اندیشمندانی که دربارهٔ آموزش و پرورش داد سخن دادهاند، فیلسوفان یونانی مانند سقراط و افلاطون بودهاند. در عصر حاضر نیز متفکران غربی تعاریفی از آموزش و پرورش به دست دادهاند. جان دیویی: آموزش و پرورش دوباره ساختن یا سازمان دادن تجربه است، به منظور اینکه معنای تجربه گسترش پیدا کند و برای هدایت و کنترل تجربیات بعدی، فرد را بهتر قادر سازد. ژان ژاک روسو: آموزش و پرورش هنر یا فنی است که به راهنمایی یا حمایت نیروهای طبیعی و استعدادهای فراگیر (متربی)، و با رعایت قوانین رشد طبیعی و با همکاری خود او برای زیستن تحقق میپذیرد.
No comments:
Post a Comment